برپایی نمایشگاه دفاع مقدس
آلبوم عکس شهدا
موزه جنگ
آلبوم عکس شهدا
موزه جنگ
امام علی(ع) : ای مومن این دانش وادب، جان بهای توست.پس در فراگفتن آن دو کوشا باش که هرچه بر دانش و ادبت افزوده شود،قدر و ارزشت فزونی گیرد.
يك بار از جبهه كه برگشت، گفت: «مادر! تو چه دعايي ميكني…
چند روز قبل از امتحانها از جبهه ميآمد، يك صندلي
مهدی (زین الدین) به قم نمی آمد،مگر برای انجام مأموریتی و سر راهش،از من که مادرش بودم و همسر و فرزندش نیز حالی می پرسید! در یکی از همین مأموریتها به قم،
عمليات والفجر ۱۰ بود. سعدى فلاح و سيد مهدى زاهدى در حين كمك به مجروحان مورد اصابت تركش قرار گرفته وشهيد شدند.
يك ساعت بعد غم اين ضايعه با رسيدن نامه ايى براى اقاى فلاح دو چندان شد.
سلام بر آنان که در فراق یار در کوچه پس کوچه های تنهایی سر به دیوار انتظار نهاده اند و چشم به راه نیم نگاه مهدی فاطمه اند…
ای گل نرگس… چه میشد که ما را در جمع پروانه هایت پذیرا می شدی؟ چه میشد که تشعشع گرمی نگاهت به سویمان روانه می شد؟ نظری فرما بر کوچه تاریکمان.
در تاریخ 22 /06/93 به مناسبت شروع سال تحصیلی وافتتاح ساختمان جدید مدرسه،ویژه برنامه ای با حضور امام جمعه محترم شهرستان،فرماندارمحترم و تعدادی از مسئولین برگزار گردید.قسمتهای مختلف برنامه به شرح ذیل می باشد:
قرائت قرآن،خیر مقدم یکی از طلاب مدرسه به مسئولین و طلاب ،سخنرانی امام جمعه و فرماندارشهرستان، قرائت متن ادبی درمورد مهران توسط یکی از طلاب.
حجت الاسلام والمسلمین ولدبیگی با اشاره به نقش بی بدیل حوزه های علمیه خواهران در اصلاح جامعه گفتند:حوزه های خواهران با وجوداینکه کمتر از نیم قرن است شروع به کار کرده اند اما واقعا توانسته اند نقش به سزایی در پیشرفت معنوی جامعه داشته باشند.امروزه ماهواره تأثیر مخربی بر بنیان خانواده داشته است و در این زمینه نقش و تأثیرگزاری خواهران طلبه بیش از برادران طلبه است.ایشان همچنین به رعایت زی طلبگی تأکید کردند.
از همه غم انگيزتر جسد همان دختر پرستاري بود كه…
«هلي كوپتر با پره هاي شكسته شده و اجساد درونش تلوتلو مي خورد. مجروحين داخل آن همه شهيد شده بودند و از همه غم انگيزتر جسد همان دختر پرستاري بود كه گلوله پهلويش را شكافته بود و بعد از 18 ساعت خونريزي به شهادت رسيده بود. پايش در داخل هلي كوپتر بود و بدنش با روپوش سفيد خونين از هلي كوپتر آويزان شده و دستهاي آويزانش به روي خاك كشيده مي شد.»
پيروز واقعي شهدا هستند
هشت روز از جنگ نگذشته بود كه توانستم با اصرار، مسئول شوراى مركزى جهاد ‘تربت’ را راضى كنم تا مرا به جبهه بفرستد. هنوز هيچ سازماندهى براى اعزام نيرو وجود نداشت. با يك آمبولانس آمدم ‘اهواز’ و از آنجا ‘دكتر شهيد زاده’ را براى حمل مجروح فرستادم ‘آبادان’. دو ساعت بعد ‘بيمارستان طالقانى’ بودم. گلوله هاى توپ و خمپاره و هواپيماهاى دشمن امان مردم را بريده بودند. در اولين برخورد با تمام وجود مظلوميت اسلام را حس كردم. تعداد شهدا و مجروحين به قدرى زياد بود كه بلافاصله به اتفاق دو خانم پرستار ما را فرستادند ‘خرمشهر’. تمام جاده در قرق ‘خمسه خمسه’ و توپخانه دشمن بود. مردم در اين شرايط خانه هاى ويران شده شان را ترك مى كردند. برادر مجروح سپاهيى را به ‘آبادان’ منتقل مى كرديم. دو پا و يك دستش قطع شده بود و خون چشمهاى نجيبش را گرفته بود. اما هنوز جان در بدن داشت. تمام توانم را مصروف رساندن او به ‘آبادان’ كردم. وقتى او را با برانكارد پايين مى آوردند، در همان يكى دو دقيقه قبل از اوج گرفتن و قالب خاكى تهى كردن، انگشتان دستش را به علامت پيروزي به عالم و آدم نشان داد. من هنوز مسحور آن ابهت هستم.
جلو آب را با وضو گرفتن
سال 65 بعد از عمليات والفجر هشت [20/11/64 - فاو عراق] بود كه جبهه رفتم و بعد از يك دوره هفت روزه آموزش پدافند به شهر ‘فاو- منطقه خورعبدالله’ اعزام شديم- به عنوان خدمه قبضه 57 با چهار نفر از بسيجيان. مسئول واحد برادر پاسدار ‘بهمن رضايى’ بود و معاون او برادر ‘هوشنگى’. بعد از استقرار در آن محل، همان شب اول برادران جهاد يك دكل ديده بانى با 58 پله در كنار قبضه ساختند. فرداى آن روز نيروهاى گردان براى جلوگيرى از تلفات بيشتر به خط دوم برگشتند. ما هم از مسئول آتشبار خواستيم بگذارد به عقب برگرديم كه قبول نكرد- چون قبضه را نمى شد جابه جا كرد. رفتيم داخل سنگر اجتماعى نشستيم و نيم ساعتى به دعا و ذكر پرداختيم. بعد بيرون آمديم. آتش دشمن روى دكل ديده بانى زياد شده بود و ما پيش خودمان فكر كرديم كه اگر قرار است شهيد بشويم، چه بهتر كنار قبضه باشيم. به خواست خدا اتفاقى نيفتاد. منبع آبى داشتيم كه در همان لحظه اول صبح هدف آتش قرار گرفت و آب از چند نقطه اش شروع به ريختن كرد. بچه ها كارى كه مى توانستند بكنند و كردند اين بود كه اطراف سوراخها جمع شدند و از آن تنها آبى كه وجود داشت بسرعت وضو ساختند، در كمال مظلوميت
اگر برگردم
سال 65 در ‘گيلان غرب، جبهه تاجيك’ بودم. پيرمردى بود با حدود 65 سال سن. وقتى به او مى گفتيم حالا وقت استراحت شماست لااقل چند روز برويد مرخصى مى گفت: اگر برگردم مى ترسم قبولم نكنند. چيزى نگذشت كه نامه اى از خانواده اش به دستش رسيد كه پسرش سخت مريض است و در بيمارستان بسترى. با اصرار برادران يك هفته مرخصى گرفت و رفت اما بعد از 24 ساعت آمد. گفت: به برادرزنم سپرده ام به كارش رسيدگى كند. بعدها در سنگر كمين در كنار خودم تير مستقيم خورد و به شهادت رسيد.
دفترچه خاطرات
…………………………………………………………………
ولایت
……………………………………………………………………………
يا زهرا(س)
در گردان پدافند ‘توپخانه 42 يونس’ در قسمتى از منطقه عملياتى راه را گم كرده بوديم. همه سر درگم بودند. هر طرف كه مى رفتيم راه به جايى نمى برديم. در همين حال يكى از بچه ها با پوكه هاى كاليبر 23 روى زمين مشغول نوشتن جمله ‘يا زهرا’ (س) بود، در كمال سادگى و صداقت. وى از آن برادرانى بود كه هر وقت مشكلى برايشان پيش مى آمد به ‘بى بى فاطمه (س)’ توسل مى جستند. توجه همه را به خودش جلب كرده بود. عبارت بيش از يك نقطه ي ديگر نمى خواست. دست از كار كشيده، داشت بچه ها را تماشا مى كرد كه با لبهاى خشكيده، حيران و سرگردان اين طرف و آن طرف را نگاه مى كردند. گريه مى كرد و زير لب چيزى مى گفت. پوكه نقطه را كه در زمين فرو برد و عبارت كامل شد صداى ماشينى از دور شنيده شد. در اين لحظه همه اشك مى ريختند. اين ماشين بچه هاى مهندسى رزمى بود كه براى جمع آورى سيمهاى خاردار آمده بودند. ماشين خراب شده و از حركت بازمانده بود. بدين ترتيب با عنايت حضرت زهرا (س) نجات پيدا كردم.
………………………………………………………………………………………………
حلول ماه مبارک رمضان، ماه میهمانی خدا بر عاشقان و دلدادگان نور الهی مبارک باد.
جایگاه و اهمیت شب قدر
چنان كه درك شب قدر، كاری مشكل است، بیان جایگاه و «قدر» شب قدر عملی است دشوار كه تنها راه یافتگان به آن شب عزیز میتوانند واقعیت و حقیقت آن را بیان دارند؛ چرا كه قرآن به پیامبر خدا فرمود: «و تو چه دانی شب قدر چیست؟»
در وصف آن همین بس كه «از هزار ماه برتر است» و مسائلی بر قدر و منزلت این شب افزوده است، از جمله:
1- نزول قرآن
2- تقدیر امور
3- سند امامت
4- بخشش گناهان
1- نزول قرآن
نزول جامعترین، كاملترین و ماندگارترین كتاب الهی بر عظمت و منزلت شب قدر افزوده است. قرآن خود میگوید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی اُنْزِلَ فیهِ الْقُرْانَ»(1)؛ «ماه [مبارك] رمضان ماهی است كه در آن قرآن نازل شده است.» اما در چه شبی از شبهای آن ماه، قرآن نازل شده است؟
آیه دیگر بیان میكند كه «اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَكَةٍ» (2)؛ «به راستی، آن [قرآن] را در شبی پر بركت نازل كردیم.» و این شب مبارك را در سوره قدر مشخص فرموده كه «اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» (3)؛ «به حقیقت ما آن [قرآن] را در شب قدر فرود آوردیم.» پس باید گفت نزول قرآن در چنین شبی بر عظمت آن میافزاید. این نكته را هم اضافه كنیم كه این نزول، نزول دفعی است بر قلب رسول گرامی اسلام، نه نزول تدریجی كه آغاز آن با آغاز بعثت یعنی بیست و هفتم رجب همراه است.
2- تقدیر امور
در نامگذاری شب قدر بیانهای مختلفی وارد شده است: برخی آن را به معنای شبی با عظمت و بزرگ «لَیْلَةُ الْعَظَمَة» (4) گرفتهاند؛ چرا كه قدر در قرآن به معنای منزلت و بزرگی خداوند آمده، در آیهای میخوانیم: «ما قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ»(5) ؛ «قدر ندانستند (و نشناختند) خدا را آنگونه كه حقّ عظمت او بود.»
«قدر» به معنای تقدیر و اندازهگیری و تنظیم است. این معنی را هم لغت تأیید میكند و هم قرآن و روایات. راغب اصفهانی میگوید: «لَیْلَةُ الْقَدْرِ اَیْ لَیْلَةٌ قَیَّضَها لِأُمُورٍ مَخْصُوصَة » (6)؛ شب قدر یعنی شبی كه (خداوند) برای [تنظیم و تعیین] امور مخصوصی آن را آماده [و مقرّر] نموده است.» و قرآن كریم میفرماید: در آن شب «یُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكیمٍ» (7) «هر كاری بر طبق حكمت [خداوند] جدا (و تعیین و تنظیم) میگردد.»
در بحارالانوار روایتی آمده كه: «هر كس در شب قدر، از روی ایمان و محاسبه (و اخلاص) نماز گزارد، خداوند گناهان گذشته او را میبخشد.»
و امام صادق علیه السلام فرمود:
«التَّقْدیرُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ تِسْعَةُ عَشْرٍ، وَالاِْبْرامُ فی لَیْلَةِ اِحْدی وَ عِشْرینَ وَالْاِمْضاءُ فی لَیْلَةِ ثَلاثَ وَ عِشْرینَ (8)؛ « تقدیر امور و سرنوشتها در شب قدر، یعنی شب نوزدهم، تحكیم آن در شب بیست و یكم، و امضا آن در شب بیست و سوم صورت میگیرد.»
و امام رضا علیه السلام فرمود:
«… یُقَدَّرُ فیها ما یَكُونُ فی السَّنَةِ مِنْ خَیْرٍ اَوْ شَرٍّ اَوْ مَضَرَّةٍ اَوْ مَنْفَعَةٍ اَوْ رِزْقٍ اَوْ اَجَلٍ وَ لِذلِكَ سُمِّیَتْ لَیْلَةُ الْقَدْر (9)؛ در آن شب (قدر) آنچه كه در سال واقع میشود، تقدیر و اندازهگیری میشود، از نیكی و بدی و سود و زیان و روزی و مرگ. به همین جهت نیز شب قدر شب اندازهگیری نامیده شده است.»
و طبق روایات فراوانی (10) سرنوشت افراد برای سال بعد، مانند: رزق و روزی، مرگ و میرها، خوشی و ناخوشیها، حج رفتن و حوادث دیگر زندگی، بر اساس استعدادها و لیاقتها، رقم میخورد، و این تقدیر حكیمانه هم، در انسان هیچ گونه «اجبار» و «سلب اختیاری» به وجود نمیآورد. میتوان بین تمام اقوال این گونه جمع كرد كه در این شب با عظمت و بزرگ، با فرود ملائكه آسمانی، تقدیرات یك سال مشخص و بر قلب حجّت زمان علیهالسلام عرضه میشود.
3- سند امامت
شب قدر بزرگترین سند امامت و تداوم آن در طول زمان است. در روایات فراوانی، وجود شب قدر را در هر زمان دلیل لزوم امامت و بقای آن دانسته اند، لذا سوره قدر به منزله شناسنامه اهلبیت علیهمالسلام شمرده شده است كه به برخی روایات اشاره میشود:
ای دو چشمانت چراغ شام یلدای همه
آفتاب صورتت خورشید فردای همه
ای دل دریاییات کشتی نشینان را امید
ای دو چشم روشنت فانوس دریای همه
خندههای گاه گاهت خنده خورشید صبح
شعله لرزان آهت شمع شبهای همه
ای پیام دلنشینت بارش باران نور
وی کلام آتشینت آتش نای همه
قامتت نخل بلند گلشن آزادگی
سرو سرسبزی سزاوار تماشای همه
گر کسی از من نشانی از تو جوید گویمش
خانهای در کوچه باغ دل، پذیرای همه
لالهزار عمر یک دم بی گل رویت مباد
ای گل رویت بهار عالم آرای همه
از طرف مدرسه علمیه حضرت زینب(س) اردوی زیارتی به مقصد قم برگزار گردید.
قبل از آغازحرکت،طلاب دعای ندبه را قرائت کردند و بعد از گذشتن از زیر قرآن راهی سفر شدند.
روزبعد،قبل از زیارت حرم مطهر حضرت معصومه (س) همه در یک سخنرانی که در سالن آیت الله خامنه ای حرم برگزار گردید
و در مورد زوایای مختلف زندگی حضرت معصومه(س) بود،شرکت کردند و بامعرفتی بیشترو چشمانی اشک بار راهی حرم مطهر شدند:
عمه سادات سلام علیک روح عبادات سلام علیک
تلف: فرهنگی ، مذهبی،علمی،آشپزی،کودکانه و… می باشد.
به مناسبت میلاد باسعادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) و سلاله پاکش حضرت امام خمینی (ره)،جشن باشکوهی از طرف حوزه علمیه حضرت زینب(س) باهمکاری سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان مهران،در حرم مطهر امامزاده سیدحسن(ع) مهران برگزار گردید.
چند ساعت قبل ازشروع جشن،طلاب حوزه علمیه حضرت زینب(س) اقدام به بسته بندی شکلات و تهیه شربت پرداختند وهمزمان حدیث شریف کساء را قرائت کردند.
در ابتدای این برنامه، پس از قرائت آیاتی از قرآن کریم،حجت الاسلام والمسلمین کریمی به حضار و حجت الاسلام والمسلمین لطفی – امام جمعه ایلام – خیرمقدم گفتند.سپس حجت الاسلام والمسلمین لطفی به ایراد سخنرانی در بیان فضایل و مناقب حضرت زهرا(س) و و ارزشی که اسلام به زن داد،پرداخت.پس از ایراد سخنرانی هدایایی که از طرف مدرسه برای طلاب ممتاز وبرگزیدگان جشنواره قرآنی تهیه شده بود،توسط ایشان به طلاب اهدا گردید.
پس از اهدای جوایز،شاعران اهل بیت آقای یعقوبی و خانم حسنی به قرائت شعر پرداختند.ادامه برنامه،اجرای مولودی واهدای جوایز به افراد مسمی به نام فاطمه وزهرا ،بود.از طرف مدرسه نیز برگه هایی که شامل یک حدیث از حضرت زهرا(س) ویک شماره بود توزیع گردید.سپس از بین این شماره ها تعدادی انتخاب گردید و براساس آنها جوایزی اهدا شد.در بین برنامه نیز بروشورهایی که توسط مدرسه علمیه تهیه شده بود بین خواهران توزیع گردید.
درد دل با مهران عزیز، قصه همیشگی مردم ایلام است؛ سال هاست که با مهران درد دل می کنیم و سراغ لاله های پرپر شده و پرستوهای سبکبال وطن و دیارمان را از مهران می گیریم. مهران، برای مردم استان ایلام، یادآور خاطرات تلخ و شیرین فراوانی است. مهران سمبل پایداری، ایثار، استقامت و ایستادگی مردمان رنج دیده و شهید پرور سرزمین آلامتو (اسم قدیم ایلام؛ به معنی سرزمین طلوع خورشید) می باشد.
آری، خورشیدهای فراوانی از سرزمین مهران طلوع کردند و هنوز هم نورشان روشنی بخش راه تاریک و پرفراز و نشیب زندگی ماست…
در تاریخ 24/12/92همزمان با سالروز شهادت بزرگ بانوی جهان اسلام حضرت صدیقه کبری(س) “همایش زینبیون” به میزبانی مدرسه علمیه حضرت زینب(س) مهران با محوریت بازدید از مناطق عملیاتی مهران و باحضور فعالین وممتازین مدارس علمیه سراسر استان ایلام برگزار گردید.
به نام سلام،نام زیبای خدا
سلام…
اینجا مهران است - شهر شقایق های عاشق و کبوتران خونین بال – مدرسه علمیه حضرت زینب(س).
اینجا جاییه که خیلی از بچه های مخلص و خدایی شهرمون به عشق دینشون ، امامشون و آرمانشون،مسیر سراسر نور و برکت طلبگی رو انتخاب کردند تا در این وادی،پرچمدار خوبی ها باشن و هرکدوم در یه نقطه از این شهر،شمعی و چراغی – هرچند کوچیک – بیفروزند.
اینجا جاییه که همه بهش میگن “حوزه"، اینجا جاییه که پر از آرامش و معنویته .
وخلاصه اینجا جاییه که ما ازونجا داریم با شما حرف می زنیم…
.
.
.
.
.
مدرسه علمیه حضرت زینب(س) مهران از سال 91 تأسیس شده و دارای دو پایه(اول و دوم) است.با وجودی که مدت زمان زیادی از تأسیسش نگذشته اما رونق خاصی داره و بچه ها شور و حال خاصی دارن.
به حول و قوه الهی وتلاش دوستامون در مرکز،وبلاگ مدرسه ما هم راه اندازی شد و بعد از این ما هم می تونیم با تمام دوستای خوبمون در مدارس دیگه ارتباط صمیمانه ای داشته باشیم و با ارائه نظراتمون به همدیگه،کمک کنیم که مدرسمون رو از هرنظر ارتقا بدیم تا به فرمان مقتدا و رهبر عزیزمون که امسال رو سال ” اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی ومدیریت جهادی” نام گذاشتند،بتونیم عزممون رو جزم کنیم و جهاد فرهنگی جانانه ای کنیم که دل رهبرمون رو شاد کنیم و دل دشمنان رو بلرزونیم.
پس یا علی…