فدک فریادی فراتر از میراث
فدک فریادی فراتر از میراث
————————————————————————————————
“کنون خلافت را همچون اشتری مهار کرده و جهاز بر نهاده، در اختیار گیر! اما روز حشر بی گمان فرا خواهد رسید. و بدان که دادگرترین حاکم، خداوند و دادخواهترین مدعّی، محمّد و بهترین میعادگاه قیامت است و در آن روز، تباهکاران به زیان در خواهند ماند.”
فرازی از خطبهی فدکیه حضرت زهرا(علیهاالسلام)
—————————————————————————————————-
آخرین روزهای زندگانی فاطمه زهرا (علیهاالسلام)، با غصب خلافت و تحریف پیام پیامبر پیوند میخورد. در روزهایی که حکومت، تلاش بر به انزوا کشیدن علی (علیه السلام) دارد، فدک اهمیتی دو چندان مییابد. فدک(1)، سرزمینی است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آنرا به فاطمه (علیهاالسلام) هدیه فرمود. لیکن پس از وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، دستگاه خلافت آن را مصادره کرد. در مقابل، حضرت زهرا (علیهاالسلام)برای مطالبه حق خود اقدام نمود و ادعای مالکیت آن را مطرح کرد؛ ولی حکومت، ادعای آن حضرت را نپذیرفت.اما شاید هدف اصلی فاطمه (علیهاالسلام)و تلاش خستگی ناپذیر وی در آن ایام در پس پرده بحثها پنهان مانده باشد.قطعا بازگشت به سخنان فاطمه (علیهاالسلام) در آخرین روزهای حیات، روشنگر راز اعتراض اوست.
بررسی خطبه حضرت زهرا (علیهاالسلام)،که در مسجد نبوی، رویاروی خلیفه و در حضور جمعیت انبوهی از مهاجر و انصار ایراد شد، زوایای مهمی از این مطالبه را روشن میسازد. در این خطبه، که به “خطبه فدکیه” مشهور شد، بیشتر سخن، در مدح علی(علیهالسلام) و ستایش موضع گیریهای اسلامی و جاودانهی او و اثبات حق اهل بیت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) میباشد؛ آن جا که میگوید: “آنها وسیلهی رسیدن انسانها به خداوند و خاصان و پاکان اویند و گواهان غیب الهی و میراث بران خلافت و حکومت پیامبرانند.”
از سوی دیگر، این خطبه سرزنش و نکوهش مسلمانانی را که تعالیم پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)را به فراموشی سپردهاند، در بر دارد: “آنان به نگون بختی درافتادهاند و ناشایستی را به خطا و بی تدبیر برگزیده و به آئین گذشتگان خود، بازپس گشتهاند و به قصد آب، به آبشخور دیگران دست یازیدهاند و امر مهم خلافت را به نااهل آن سپرده و با این کارها، به فتنهی عظیمی فروافتادند.” سپس صدیقه طاهره (علیهاالسلام) به انگیزههای شومی که عدهای از مسلمانان را به ترک قرآن وامی دارد، توجّه میدهد و بالاخره مخالفت آشکار آنان را نسبت به حکم و فرمان الهی در باب خلافت و امامت، بیان میدارد.
ادامه مطلب در صفحه دوم
صفحات: 1· 2