سلیقه شما چیست؟
دختر شهید بهشتی نقل می کند: برای من خواستگارهای متعددی می آمد. بین آنها افراد مؤمن وگاه پولدار هم بودند، ولی من همه را رد می کردم. یک روز پدرم که اهل استدلال و منطق بودند و در رفتارشان جنبه دستور دادن نبود، به من گفت: «دخترم! این که نمی شود، شما همة کسانی را که آمده اند، رد کرده ای. در میان آنها انسان های خوبی هم بوده اند، پس سلیقۀ شما چیست؟» گفتم: « من می خواهم درس بخوانم و به دانشگاه بروم. ایشان به شدت استقبال کردند و گفتم من به کسی اهمیت می دهم که بشود در زندگی با او، دو کلمه حرف حساب زد و به تفاهم رسید. گفتند: «آفرین به دخترم که می خواهد تحصیلا تش را ادامه بدهد.» پرسیدند: «حالا از چه قشری؟» گفتم: «معمولاً این افراد از قشر فرهنگی هستند.» تا اینکه به آقای اژه ای که طلبه ای جوان و معلم بود، جواب مثبت دادم. ایشان هم سختی های زندگی طلبگی را برای من بازگو کردند و من همة آن شرایط را پذیرفتم.منبع: سیرۀ شهید بهشتی ص 79.